به گزارش انعکاس بناب، حدود ساعت ۱۸ عصر روز شنبه (عاشورا) بود که تلفن همراهم زنگ خورد، بعد از چند بار زنگ خوردن جواب دادم، برادر بزرگترم بود که بعد از مکالمه ۱ دقیقه ای فهمیدم پدرم که ۸ ماه پیش در بخش اتفاقات بیمارستان شهید رجایی گچساران بعد از حدود ۱۰ ساعت از بستری […]

به گزارش انعکاس بناب، حدود ساعت ۱۸ عصر روز شنبه (عاشورا) بود که تلفن همراهم زنگ خورد، بعد از چند بار زنگ خوردن جواب دادم، برادر بزرگترم بود که بعد از مکالمه ۱ دقیقه ای فهمیدم پدرم که ۸ ماه پیش در بخش اتفاقات بیمارستان شهید رجایی گچساران بعد از حدود ۱۰ ساعت از بستری شدن تا رسیدن پزشک متخصص (دکتر ابطحیان)، سکته قلبی کرده بود دوباره مریض احوال است، بدون معطلی لباس پوشیدم و راهی منزل پدری شدم.

به خانه که رسیدیم برادرم خطاب به من گفت پدرمان را به همین مرکز بستر درمانی شهر باشت ببریم، گفتم مگر در باشت به جزء  نوار قلب وسیله ی دیگری هم داریم، (البته الان که فکر می کنم می بینم وسیله تست ورزش و اکو در کلینیک مرحوم تاجگردون وجود داره ولی هم اکنون بلااستفاده است) برگه اعزام هم داشتیم پس با عجله راهی شهرستان گچساران و شهر دوگنبدان شدیم.

شنبه بود و عصر روز عاشورا، جاده ها هم حسابی شلوغ شلوغ، ناراحت بودم که چرا باید شهرمان اینگونه باشد، در مسیری که هر لحظه از آن می توانست برای بیماران قلبی سرنوشت ساز باشد، سرعت خودرویمان به علت ترافیک از هر دو سمت بیشتر از ۵۰ کیلومتر نبود تا بعد از روستای خان احمد به جاده ی دوباند تازه افتتاح شده رسیدیم که می شد به علت عرض زیادش و نیز یکطرفه بودن پدال گاز را بیشتر فشار داد (این جاده به همت دکتر تاجگردون مدت ۳ ماهی است زیر بار ترافیک رفته است).

به شهر دوگنبدان و جلوی بیمارستان شهید رجایی رسیدیم جایی که برای خودش پارکینگی برای خودروها شده بود؛ معلوم هست که بیمارستان و بخش اتفاقات حسابی شلوغ است، به هر زحمتی که شده بود جایی برای پارک پیدا کردیم. به سرعت به اتاق پزشک رفتیم ولی تنها پزشک بخش اتفاقات بیمارستان شهید رجایی گچساران که مصدومان تصادفی، اورژانسی، ارجاعی و برخی از بیماران باشتی به آنجا مراجعه می کردند در اتاقش حضور نداشت؛ از پرستار سراغش را گرفتم و فهمیدم در ایستگاه پرستاری در حال مکالمه با دکتر ابدی متخصص قلب و عروق است.

سه بیمار قلبی در اتفاقات بود که حال یکی بسیار وخیم بود؛ بیمار جوانی بود ۴۵ ساله اهل گچساران و جانباز. پدم چهارمین بیمار قلبی بود که در آن ساعت در اتفاقات بیمارستان حضور داشت، بعد از چند دقیقه پدرم نیز روی یکی از تخت ها دراز کشید. معلوم بود پزشک آن ساعات بیشتر وقت خود را در اختیار بیماران قلبی خصوصاً آن جوان گچسارانی قرار داده است زیرا در حرف زدنش معلوم بود که بیماران قلبی به علت خطرات بیشتر باید در اولویت قرار داشته باشند.

دیگر بیماران حدود ۱۵ نفری می شدند که همچنان جلوی درب اتاق پزشک منتظر بودند، هر لحظه هم به تعدادشان اضافه می شد. بنده خدا پزشک هم، تمام تلاشش این بود که بیماران قلبی دچار مشکل حادتری نشوند و برای این منظور مدام با متخصص قلب در ارتباط بود. یکی از پرستاران نیز هر چند مدت یکبار نوار قلب می گرفت ولی به زحمت، ۵ نوار می گرفت تا یکی درست پرینت شود معلوم بود حال دستگاه نوار قلب هم زیار خوش نیست.

کم کم  داد و فریاد دیگر بیماران به صدا درآمد و داشتند اعتراض می کردند، در این اوضاع و احوال بیمار دیگری که گویا از بلندی سقوط کرده بود و یا شاید تصادف کرده بود نیز به بیماران با اولویت بالا اضافه شد. دکتر باقری پزشک وقت هم گوشش با گوشی تلفن بود و همزمان برخی از بیماران را که زیاد اعتراض می کردند ویزیت نمود. چند دقیقه ای طول نکشید که دختر بچه ای که به وسیله عقرب گزیده شده بود نیز به جمع بیماران اضافه شد.

پدرم همچنان از درد قفسه سینه و قلب گله مند بود؛ اوضاع آن لحظات بخش اتفاقات بیمارستان شهید رجایی زیاد جالب نبود. بالاخره دکتر صیدی متخصص داخلی حدود ۴۵ دقیقه ای به داد پزشک اتفاقات رسید تا دکتر باقری نفس راحتی بکشد.

تا ساعت ۲۳ در بخش اتفاقات بودیم، قرار شد متخصص قلب فردا صبح بیماران را ببیند؛ دوتا از بیماران قلبی که یکی از آنها پدرم بود به بخش CCU ، یکی به بخش ICU بیمارستان شهید رجایی ارجاع و دیگری نیز مرخص شد.

خدا را شکر حال پدرم بهتر شد، پیش خودم فکر کردم آیا این حق شهرستان هایی است که یکی به قول معروف بام نفت ایران است و دیگری زادگاه رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس؛ شهرستان هایی که تنها دو متخصص قلب دارد و این عزیزان به علت حجم زیاد بیماران همیشه مشغول رسیدگی به بیماران هستند.

یکی دکتر ابدی و دیگر خانم دکتر ابطحیان؛ دکتر ابدی در هفته دو روز را نیز در بیمارستان های شیراز مشغول رسیدگی به بیماران و عمل کردن است. دکتری که با افتتاح کلینیک مرحوم حاج ظفر تاجگردون روزهای چهارشنبه در شهرستان باشت حضور پیدا می کرد و با وجود نوبت دهی گاهاً ۴۵ روزه موجب خوشحالی مردم این دیار شده بود ولی متأسفانه الان حدود ۷ هفته است که دیگر دکتر ابدی در باشت حضور پیدا نکرده که قطعاً مشغله زیاد کاری مهمترین دلیل این امر است.

پزشکانی که با نوبت دهی گاهاً یکماه، در روز حداقل ۶۰ بیمار را ویزیت می کنند؛ برخی از این بیماران برای تشخیص دقیق تر نیاز به رگ‌نگاری یا آنژیوگرافی دارند، آنژیوگرافی روندی است که دقیق‌ترین اطلاعات ممکن از عروق را تهیه و قبل از عمل در اختیار جراح قرار می‌دهد. بر پایه این اطلاعات، جراح می‌تواند برخی از بیماریها را بدون نیاز به عمل جراحی باز، درمان کند و در صورت نیاز به عمل باز، این اطلاعات، جراح را در انجام سریع و دقیق این امر یاری می‌رساند. امروزه آنژیوگرافی به منظور تشخیص، به صورت سرپائی انجام می‌گیرد و عروق دچار تنگی یا اتساع یا انسداد در تصویر کاملاً مشخص هستند.

پس کاربرد آنژیوگرافی شناسایی عروق آسیب دیده و عروق گرفته و یا تنگ شده است. این کار در نواحی مختلفی صورت می‌گیرد که رایجترین آنها عروق قلبی است (بررسی وضعیت عروق کرونری). البته در عروق مغزی یا محیطی نیز گاه آنژیوگرافی صورت می‌گیرد.

انجام این بررسی نیاز به یک روز بستری شدن دارد ولی انجام آن دقایقی بیش به طول نمی‌انجامد و معمولاً بیمار بدون عارضه‌ای خاص از بیمارستان مرخص می‌شود. اگر در حین عبور کاتتر بیمار دچار مشکل شود معمولاً می‌توان به سرعت داروهای لازم را به طور مستقیم به داخل قلب تزریق کرد و مشکل را رفع نمود.

متأسفانه نه تنها شهرستان ما بلکه استان کهگیلویه و بویراحمد فاقد دستگاه آنژیوگرافی است که این امر سبب شده است، بسیاری از بیماران قلبی عرقی این استان به استان فارس و شهر شیراز جهت بهبودی و تشخیص مراجعه نمایند که این امر سبب تحمل هزینه های بیشتر و احتمال تصادفات جاده ای شده است.

به نظر می رسد جای یک مرکز درمانی قلب و عروق در استان ما کم باشد، استانی که به گفته محمد علی تقوی مدیرکل ثبت احوال کهگیلویه و بویراحمد بیشترین مرگ و میرش با ۴۰۲ مورد از مجموع ۱۲۳۹ مورد متعلق به بیماران قلب و عروقی است. علت فوتی که سه برابر دومین عامل مرگ در این استان یعنی سرطان ها و حوادث و سوانح غیر عمدی هرکدام با ۱۳۶ مورد مرگ و میر است.

آیا واقعاً احداث چنین مرکزی در یکی از شهرستان های استان برای نماینده های استانمان در مجلس شورای اسلامی این همه سخت است؟ آیا واقعا دکتر تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نمی تواند فکری به حال بیماران قلبی و عروقی استانش و سپس شهرستانش کند؟ و آیا ... !؟

هنوز به یاد دارم گفتگوی خانم هایده حافظ قرآن رئیس بیمارستان شهید رجایی گچساران را با دکتر هاشمی وزیر بهداشت در نمایشگاه هتلینگ بیمارستان در سالن همایشهای دانشگاه علوم پزشکی ایران، جایی که رئیس بیمارستان شهید رجایی گچساران از وزیر بهداشت خواست تا بودجه این بیمارستان برای اجرایی بهتر هتلینگ را افزایش دهد که دکتر “هایده حافظ قرآن” با پاسخ جالب وزیر روبرو شد.

 وزیر بهداشت در پاسخ به این درخواست خانم دکتر حافظ قرآن گفت: برای افزایش بودجه به رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی مراجعه کنید!

دکترهاشمی با تاکید بر اینکه همه دولتمردان برای افزایش بودجه دنبال رایزنی با ” تاج گردون ” هستند افزود: استان کهگیلویه و بویراحمد  و شهرستان شما (گچساران) تا زمانی که تاج گردون را دارد غم ندارد. البته ما همیشه هوای  استان کهگیلویه و بویراحمد را داشتیم و در آینده نیز به صورت ویژه هوای  استان شما و گچساران را خواهیم داشت.

یا همین چند مدت پیش که روکش آسفالت روستای تلمویزی باشت افتتاح شد هنوز از یادم نرفته است که مهندس فدائی مدیرکل راه و شهرسازی استان در سخنانی به نقل از احمد آخوندی وزیر راه و شهرسازی گفته بود که راههای حوزه انتخابیه تاج گردون در اولویت این اداره کل باشد.

با این اوصاف قطعاً دکتر تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و از حامیان اصلی دولت تدبیر و امید می تواند فکری به حال و روز بیماران قلبی استانش و صدالبته شهرستان های حوزه انتخابیه اش یعنی گچساران و باشت نماید تا دیگر کمتر شاهد از دست رفتن عزیزانمان باشیم.

پس می نویسم آقای تاج گردون اگر به فکر بیماران قلبی و عروقی حوزه ات نباشی، نخواسته ای؛ نه، نتوانسته ای.

به امید روزی که در استانمان شاهد افتتاح مرکز درمانی قلب و عروق باشیم تا دیگر کسی برای یک تشخیص ساده راهی دیگر استانهای همجوار نشود.

یادداشت: فاضل کامران

منبع: پایگاه خبری باشت نیوز

انتهای پیام/