اربعین که یادگاری از قافله جهاد و مقاومت است، همچنان جریان دارد تا وقفه ای در جبهه عاشورائیان به وجود نیاید و همواره کاری را که امام حسین(ع) آغازگرآنبود، تا ظهور دولت یار و استقرار حاکمیت عدل جهان (مهدی موعود(عج)) ادامه یابد.

به گزارش انعکاس بناب، متن دو یادداشت حجت الاسلام ابوالقاسم علیزاده با عنوین «اربعین؛ بازتوجه‏ی به آرمانها و راهبردهای عاشورا» و «امپراتوری فریب و نیرنگ!»به شرح ذیل است:

اربعین؛ بازتوجه‏ی به آرمانها و راهبردهای عاشورا

اول خشت بنای هر ایده و حرکتی، نوع نگاه به آن است، اگر نگاه الهی و توحیدی باشد، فرآیند رسیدن به مقصد و مقصود هم الهی شکل گرفته و جریان خواهد یافت و اگر نوع نگاه الحادی و مادی و حتی ظالمانه و طاغوتی باشد، فرآیند رسیدن به اهداف شومی که مدنظر می باشد نیز همانگونه رقم خواهد خورد. در این که نگاه عاشورائیان به تبع سالار شهیدان امام حسین(ع) نگاه خالص توحیدی و الهی بوده است، هیچ تردیدی نمی باشد چه آن که خود حضرت انگیزه قیامش را این گونه مطرح فرمودند: انی لماخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و لکن خرجت لطب الاصلاح فی امه جدی….. او که فرزند حماسه هائی همچون بعثت و غدیر است، در جریان نهضت پرشور و عظیم عاشورائی خویش نگاهی الهی و توحیدی و به عبارتی تکلیف مدارانه داشت تا آنجا که آخرین جملات شنیده شده از آن امام عاشقان، آن هم در مقتل و محل عروجش این بود که «الهی رضاً بقضائک و تسلیما لامرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین» آنچه در این راستا حائز اهمیت است و متأسفانه کمتر نسبت به آن توجه گردیده است، نگاه راهبردی خود امام حسین(ع) در جریان نهضت عظیم کربلا است و یا به عبارت دیگر نگاه راهبردی ما به نهضت خونبار عاشورا می باشد.

– آیا امام حسین(ع) بدون مطالعه و بررسی و برنامه از پیش تدارک شده قیام کرد؟
– و آیا امام حسین(ع) اهداف قیامش مقطعی و به قول سیاسیون دم دستی بود و تنها دسترسی به حکومت را دنبال می کرد؟
– و آیا اگر امام به کوفه می رسید و موفق به استقرار حکومت عدل الهی در کوفه هم می شد، دیگر قیامش پایان یافته بود؟
– و یا از منظر دیگر، علّت جاودانگی و ماندگاری نهضت عاشورا چیست؟
پاسخ این دست سؤالات، با کمی تأمل می تواند این کلام باشد که امام حسین(ع) در تابلو خون رنگ عاشورا به زیباترین وجه راهبردهای زندگی عزتمندانه و عدالت محور توحیدی را نه تنها برای مردمانی در عراق و شامات و بخشی از کره خاکی که برای تمامی بشریت به نقش و نگار درآورده و نوید بخشیده است. این بدین معناست که امام حسین(ع) با برنامه ای دقیق قیام کرد.
برنامه او همان برنامه انبیاء و اولیاء و تمامی موحدان عالم بود که قرآن می فرماید: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهر علی الدین کله…..»
اندیشمندان و صاحب نظران عرصه مطالعات راهبردی، مؤلفه های مؤثر اندیشه و تفکر راهبردی را در مشخص بودن هدف غائی و نیز اهداف میانی و دم دستی و داشتن سند چشم انداز و نقشه راه و برنامه های کاربردی و یا سند مأموریت و مشخص بودن مسیر حرکت و ارزشهای اسلامی و نیز رصد محیطی با درک عمیق از شرایط و اقتضائات با یافتن نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید و تدارک سناریوهای نافذ و درست و…. می دانند که تمامی این مؤلفه ها در نهضت عظیم عاشورا به بهترین وجه مورد توجه قرار گرفته است. همین امر موجب گردیده تا آرمانهای عاشورا و راهبردهای توحیدی و مکتبی و اسلامی آن جاودانه و ماندگار بماند.
نگاه راهبردی به نهضت امام حسین(ع) ما را بر آن می دارد تا فراتر از بزرگداشت و یا صرفاً اقامه عزای سیدالشهداء به آن توجه کنیم که البته این هم به هر میزان که باشد تأثیرات شگرف و ارزش معنوی خود را خواهد داشت اما آنچه از ما انتظار می رود نشر آموزه های مکتب امام حسین(ع) و گستراندن دامنه عاشورا و حقیقتی پر پیام همچون کربلاست به  سراسر عالم تا از این رهگذر بستر گیتی برای تحقق آرزوی تمامی انبیاء و اولیاء خدا و بشریت تشنه عدالت و معنویت با زمینه سازی فرج و ظهور حضرت مهدی(عج) و قیام دولت عدل جهانی او فراهم گردد. چه آن که عاشورا به منزله پیش نیاز نهضت مهدوی تلقی می گردد. از این روی امام حسین(ع) یک آغازیست که نهضت او نباید هرگز از تب و تاب بیفتد و به سکوت و سکون بگراید و این که هرچه زمان می گذرد با نگاه به قله سبز مهدوی به عنوان هدف غائی نهضت سرخ حسینی(ع) با صبوری و مقاومت و مجاهدت همه جانبه باید سرزنده تر از هر زمان، راهبردهای عاشورا را پی گرفت تا هرچه زودتر پهنای گیتی مهیای آخرین قیام و آخرین دولت ناب توحیدی بشود و این امر جز به ترویج فرهنگ عاشورا و نهادینه سازی آن در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی آن هم به گستردگی تمامی عالم امکان پذیر نمی باشد. لذا اربعین حسینی فرصتی است ارزشمند و فوق العاده اثرگذار برای بازتوجهی به این حقیقت بزرگ، یعنی آرمانها و راهبردهای امام حسین(ع) در نهضت خونبار و افتخارآفرین عاشورا.
و البته مهم ترین حکمت های عزیمت آل الله و فرزندان نبی اکرم(ص) پس از رنجهای سخت نهضت سرخ حسینی و اسارتهای پس از آن، به کربلا برای زیارت قبور شهداء چه بسا همین امر باشد که  البته اگر به خوبی شناخته و شناسانده بشود، در نوع نگاه به سبک و سیاق عزاداری های حسینی نیز تغییر و تحولات جدی به وجود خواهد آمد چه آن که نگاه راهبردی به عزای سید الشهداء ما را برآن می دارد که فراتر از بزرگداشت و شاکله هیئتها و مراسمات و مجالس عزاداری که به نوبه خود ارزشمند و قابل بهره برداری و اثرگذاری است، به ماهیت و جوهره قیام حسینی و آرمانها و اهداف و راهبردهای آن توجه خواهد گردید. چنان که در ارتباط با شهداء انقلاب اگرچه نفس یادواره ها و بزرگداشت ها خوب و لازم است و باید هم با رونق هرچه بیشتر ادامه یابد اما توجه دادن افکار و اندیشه ها و دلها به اصل شهادت و جهاد و ایثار و مقاومت در راه خدا چیزی است که فراتر از شاکله مراسمات و بزرگداشتها مورد انتظار خود شهدای گرانقدر انقلاب است.
در نتیجه آنچه امام حسین(ع) از دوستداران و علاقه مندانش انتظار دارد، گستراندن دامنه عاشورا و ترویج آموزه ها و آرمانها و فراگیر نمودن راهبردهای تحول آفرین نهضت سرخ حسینی است، همان که در سیره پیام رسانی امام سجاد(ع) و حضرت زینب(ع) و خطبه های پرشورشان در دوران اسارت تجلی یافت و اربعین نیز که یادگاری از آن قافله جهاد و مقاومت است همچنان جریان دارد تا وقفه ای در جبهه عاشورائیان به وجود نیاید و همواره کاری را که امام حسین(ع) آغازگرش، گردید تا ظهور دولت یار و استقرار حاکمیت عدل جهان (مهدی موعود(عج)) ادامه یابد. ان شاءالله .

امپراتوری فریب و نیرنگ!

آمریکا و انگلیس هم چنان دشمن درجه یک ملت های مسلمان به ویژه ملت ایران می باشند، استراتژی این دو کشور در پیگیری سیاستهای سلطه گرانه و زیاده خواهانه، همواره فریب و نیرنگ بوده است و البته برای عملیاتی نمودن توطئه های گوناگونشان، از هرگونه تناقض و دروغ، ابایی نداشته و ندارند؛ از طرفی، فریادهای حقوق بشری شان گوش فلک را کَر می کند و از طرفی برای به زانو در آوردن ملتهای مسلمان و مظلوم از هرگونه ظلم و جنایتی دریغ نمی نمایند اگرچه منجر به راه اندازی و حمایت از گروه های تروریستی و قتل عام ملت ها باشد. از طرفی برای ایجاد و تشدید اختلافات قومی و مذهبی، ده ها شبکه ماهواره ای دائر کرده و با حمایتهای همه جانبه آتش فتنه مذهب علیه مذهب را شعله ور می سازند و از این رهگذر جریان تکفیر و فرزند نامشروع آن داعش را به وجود می آورند و از طرفی نیز داد ائتلاف علیه داعش سر داده و نگران گسترش دامنه جنایات و وحشی گری های این گروهک منحرف و خون آشام و تروریستی هستند. گاهی غرش هواپیماهایشان خبر از بمبارانهای بدون ثمر در مناطق بیابانی و به دور از مواضع و حتی حضور عناصر داعش می دهد و از طرفی هم همان هواپیماها محموله های سنگین نظامی را به مناطق تحت اشغال داعش که البته در محاصره نیروهای رزمنده مردمی عراق قرار دارند می رسانند.
چه هوشمندانه و به جا، ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) فرمودند که آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی از رهگذر نوع عملکرد و تناقضات فاحشی که در مواضع و گفتار و رفتارشان در عرصه های بین المللی ظاهر گردیده، هیچ حیثیتی برایشان در افکار عمومی ملتها ازجمله ملتهای خودشان باقی نگذارده است.
روزی توافقات و مذاکرات هسته ای ۱+۵ را تنها راه برون رفت از نگرانی هایشان نسبت به فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی می دانند و فریبکارانه در مقابل دوربین ها ژست حق به جانب و دلسوزی و منطقی بودن می گیرند و چه بسا در نشستهای گفتمانی نیز حرفهای اتوکشیده و عوام فریبانه بر زبان نحسشان جاری می شود و به محض بیرون آمدن از جلسات مذاکرات با چرخشی ۱۸۰ درجه ای آنچه را که اقتضای خوی استکباری و منافع دولتهای غربی است به رخ می کشند.
گوئیا جز تأمین منافع خودشان و تأمین امنیت اسرائیل، اولویت دیگری در دستور کارشان نبوده و نیست و آنچه هرگز به چشمشان نمی آید، حقوق ملتهای مظلوم منطقه و جهان است، نمونه های بارز آن را در برخورد با مردم شریف و انقلابی و مظلوم بحرین، فلسطین، سوریه و عراق و یمن و لیبی و پاکستان و افغانستان و به ویژه مصر می بینیم!
مصر کانون عبرت!
تاریخ مصر اگرچه مملو از درسها و پیامهای عبرت آمیز می باشد، چه آن که قرنهای دور و نزدیک حاکمان ظالم و فراعنه زورگو و مستکبری را به خود دیده و خسارات تلخی از بردگی ها و مظلومیت های مردمان آن دیار را از عصرهای مختلف در سینه ثبت نموده است، اما در این دو سه ساله اخیر، کشور مصر حوادث و اتفاقاتی را تجربه نموده که حقیقتاً آدمی را به تعامل و البته عبرت آموزی وا می دارد.
پس از تنفر و انزجار عمومی مردم از فرعون زمان و حاکمان ظالم و دست نشانده مصر، به ناگاه انقلابی پرشور و فراگیر تمامی مصر را در بر گرفت و به دلیل نبود رهبرانی شایسته و در تراز ملت غیور و به خروش آمده مصر، انقلاب در مدار صحیح خود مدیریت نمی شود و باعث می گردد عواملی از استکبار که در کشورهای صاحب نفوذی همچون عربستان وهابی زده جا خوش نموده اند، اعمال نظر و بلکه دخالت در دولت به اصطلاح مردمی انقلاب نمایند، به حسب ظاهر فرعون مصر که روی همه فراعنه قدیم را با جنایتها و حیله هایش سفید کرده بود، در بازداشت قرار می گیرد. دیری نمی پاید که ورق به کلی برمی گردد و دسیسه های آمریکا و صهیونیزم، پرونده انقلاب و دولت مردمی روی کارآمده به پشتوانه دمکراسی و رأی بی سابقه مردم، بسته می شود و رئیس جمهور منتخب و قانونی مردم به  ضمیمه بسیاری از رهبران انقلاب و شخصیتهای دولت انقلاب دستگیر و در حبس، به انتظار محاکمه و مجازات می نشیند.
این اوضاع پیچیده و مرموز تا بدان جا پیش می رود که در کشوری به اصطلاح متمدن و به لحاظ علمی و فرهنگی پیشرفته و با کمال تأسف در منظر روشنفکران و عالمان دینی و از همه مهم تر کانون پرمدعای علم و معرفت و تربیت الازهر، تحت پوشش دروغین محکمه عدل، فرعون مصر از تمامی اتهاماتش تبرئه و بلکه کسانی که در تقابل با دولت طاغوت و ظلم، انقلاب و اعتراض کردند مجرم شناخته می شوند تا جایی که این روند، اعدام بسیاری، ازجمله رئیس جمهور منتخب مردم یعنی مُرسی را پیش بینی می کند. این خود درس عبرتی شد برای همه ملت های مسلمان و مظلوم و بلکه همه بشریت در جای جای عالم که بدانند آزادی و دمکراسی و حقوق بشر و منافع ملتها تا زمانی مطرح است و ارزش دارد که طبق میل و اراده و نظر صاحبان زر و زور و قدرت جهانی جریان داشته باشد و الا از نگاه قدرتهای جهانی به ویژه پاتوق های فریب و نیرنگ جهانی همچون سازمان ملل و شورای امنیت و دیگر سازمانهای تحت نفوذ استکبار، کمترین ارزشی نخواهد داشت! به امید روزی که مقاومت و بیداری اسلامی انسجام بخش همه ظرفیتهای مسلمانان در جهان گردد و بدین سان آرزوی بشریت را در زمینه سازی تحقق دولت نجات بخش و عدالت گستر مهدوی(عج) پاسخ مثبت بدهد. ان شاءالله.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم