قرآن کریم در کنار توصیه‌ها و پندهایی که به انسان‌ها می‌دهد سرگذشت برخی  پیامبران الهی را نیز متذکر شده است که از جمله آن‌ها سرنوشت حضرت عیسی(ع) را می‌توان نام برد. حضرت عیسی(ع) یکی از پیامبران اولوالعزم و از انبیاء بنی‌اسرائیل است که ۵ هزار و ۵۸۵ سال بعد از هبوط حضرت آدم(ع) و ۵۰۰ سال […]

قرآن کریم در کنار توصیه‌ها و پندهایی که به انسان‌ها می‌دهد سرگذشت برخی  پیامبران الهی را نیز متذکر شده است که از جمله آن‌ها سرنوشت حضرت عیسی(ع) را می‌توان نام برد.

حضرت عیسی(ع) یکی از پیامبران اولوالعزم و از انبیاء بنی‌اسرائیل است که ۵ هزار و ۵۸۵ سال بعد از هبوط حضرت آدم(ع) و ۵۰۰ سال قبل از ولادت پیامبر اسلام(ص) در سرزمین کوفه در کنار رود فرات بدون داشتن پدر به دنیا آمد.

در آیات الهی ۲۵ بار حضرت عیسی(ع) و ۱۳ بار لقب ایشان یعنی «مسیح» به معنای مبارک آمده است. مادرش حضرت مریم(س) از زنان با فضیلتی است، که نام مبارکش در ۱۲ سوره قرآن و در ۳۴ آیه به صراحت ذکر شده و جایگاه حضرت مریم(س) آنقدر رفیع است که در قرآن یک سوره با نام ایشان داریم.

حضرت عیسی(ع) بدون داشتن پدر به دنیا آمد؛ حضرت مریم(س) در منطقه شرقی به کناری شتافت «وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا» (مریم/ ۱۶) و در برابر مردم پرده‏‌اى بر خود گرفت پس خداوند روح خود را بر ایشان دمید تا بشری خوش‌اندام بر او نمایان شد و گفت من فقط فرستاده پروردگار توام براى اینکه به تو پسرى پاکیزه ببخشم «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا * قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا» (مریم/ ۱۷ و ۱۹)

حضرت مریم(س)، عیسی را آبستن شد و به مکانی دور افتاده پناه جست «فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا» (مریم/ ۲۲) تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‏ خرمایى کشانید گفت اى کاش پیش از این مرده بودم و یکسر فراموش‏ شده بودم «فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَهِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا (مریم/ ۲۳) پس از زیر [پاى] او فرشته ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر پاى تو چشمه آبى پدید آورده است و تنه درخت‏ خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان بر تو خرماى تازه مى‌‏ریزد «فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا * وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا» (مریم/ ۲۴ و ۲۵)

زمانی که عیسی(ع) متولد شد حضرت مریم(س) ایشان را در آغوش گرفت و نزد قومش رفت و برای اینکه از نادانی قومش در امان باشد به دستور خداوند متعال روزه سکوت گرفت و به حضرت عیسی(ع) اشاره کرد تا مردم با او سخن بگویند که پس از آن حضرت فرمود: «منم بنده خدا به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است؛ و هر جا که باشم مرا با برکت‏ ساخته و تا زنده‏‌ام به نماز و زکات سفارش کرده است؛ و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است؛ و درود بر من روزى که زاده شدم و روزى که مى‏‌میرم و روزى که زنده برانگیخته مى ‌شوم».

یکی از معجزات حضرت عیسی(ع) همین سخن گفتن در نوزادی بود که در آیه ۴۶ سوره مبارکه «آل عمران» آمده است: «وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِینَ؛ و در گهواره [به اعجاز] و در میانسالى [به وحى] با مردم سخن مى‏‌گوید و از شایستگان است». حضرت عیسی(ع) به اذن خداوند مرده را زنده می‌کرد، کور مادرزاد و بیماری برص را شفا می‌داد.

ایشان در ۳۰ سالگی به پیامبری مبعوث شد و پیوسته مردم بنی‌اسرائیل را به پرستش خدای یگانه دعوت می‌کرد. حضرت مسیح یکی از پنج پیامبری است که دارای شریعت و کتابی با نام «انجیل» است که سرانجام پس از ۳۵ سال زندگی، یهودیان تصمیم به قتل ایشان گرفتند اما به اراده خداوند حضرت مسیح(ع) به آسمان‌ها رفت تا همراه با قیام حضرت مهدی(عج) رجعت کند.

خداوند متعال در آیه ۲۵۳ سوره مبارکه «بقره» درباره برتری حضرت مسیح(ع) آورده است «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن کَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ؛ برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم از آنان کسى بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عیسى پسر مریم دلایل آشکار دادیم و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم و اگر خدا مى‏‌خواست کسانى که پس از آنان بودند بعد از آن [همه] دلایل روشن که برایشان آمد به کشتار یکدیگر نمى‌‏پرداختند ولى با هم اختلاف کردند پس بعضى از آنان کسانى بودند که ایمان آوردند و بعضى از آنان کسانى بودند که کفر ورزیدند و اگر خدا مى‏‌خواست با یکدیگر جنگ نمى‏‌کردند ولى خداوند آنچه را مى‌‏خواهد، انجام مى‌‏دهد».

حضرت عیسی(ع) حدوداً ۳۰ ساله بود که از نزد خدا وحی دریافت کرد و خدای متعال تورات و انجیل را به او آموخت. مسیح(ع) رسماً رسالت خود را در میان مردم اعلام کرد و آن‌ها را به پیروی خود فرا خواند و همانطور که در آیاتی از سوره‌های مبارکه «زخرف و نساء» آمده است، حضرت مسیح(ع) تلاش کرد تا از انحراف یهودیان جلوگیری کند و آن‌ها را از گمراهی باز دارد و حلال و حرام مورد اختلاف آن‌ها را بیان و برخی از چیزهای حرام را برایشان حلال کند.

حضرت عیسى(ع) مردم را به شریعت جدید خود که همان تصدیق شریعت موسى(ع) بود، دعوت مى‌کرد و بارها فرمود: من با حکمت به سوى شما گسیل شده‌ام تا برایتان بیان کنم آنچه را که مورد اختلاف شما است. اى بنى‌اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شمایم در حالى که تورات را که کتاب آسمانى قبل از من بوده قبول دارم، در حالى که بشارت مى‌دهم به رسولى که بعد از من مى‌آید و نامش احمد است.

ولی یهودیانی که عیسی(ع) میان آنان برانگیخته شده بود، افرادی سخت دل بودند، لذا به مخالفت با او برخاستند و مردم را از شنیدن دعوت و رسالتش بازداشته و بر ضد او به توطئه‌گری می‌پرداختند.

برخی از یهودیان که دشمنی حضرت مسیح را در دل داشتند، کمر به کشتن او بستند. با خیانت یکی از حواریون به نام یهودای اسخریوطی که قلباً به او ایمان نیاورده بود و منافق محسوب می‌شد، محل اختفای حضرت عیسی(ع) افشا شد و دشمنان به آن‌جا رفته و شخصی که در ظاهر شبیه به حضرت عیسی بود را دستگیر کردند.

در قرآن کریم درباره سرانجام حضرت عیسی(ع) آمده است: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـکِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا» و گفته ایشان که ما مسیح عیسى بن مریم پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که درباره او اختلاف کردند قطعا در مورد آن دچار شک شده‌‏اند و هیچ علمى بدان ندارند جز آنکه از گمان پیروى مى‏‌کنند و یقینا او را نکشتند.

این امر در حالی است که مسیحیان غالباً عیسی را پسر خدا می‌دانند (که معمولاً این طور تعبیر می‌شود که او خدای پسر، رکن دوم تثلیث است) که برای رستگاری و آشتی با خدا به روی زمین آمد، روز جمعه متحمل مرگ جانکاه بر صلیب شد تا پیروانش را به رستگاری برساند اما پس از گذشت سه روز از مرگ حضرت عیسی، روز یکشنبه او دوباره زنده شده و به آسمان رفت؛ اما کتاب آسمانی قرآن، کشته شدن و به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح را رد می‌کند و  عیسی را یکی از پیامبران اوالعزم خداوند می‌داند که انجیل را به همراه خود آورده البته این امر به معنی خداگونه بودن او نیست و همانطور که در قرآن آمده مسیح(ع) نه به دار آویخته شد و نه مرگ را درک کرد بلکه در روز قیامت همراه با مهدی موعود(عج) برانگیخته می‌شود.

در آیه ۳۱ سوره مبارکه «توبه» داریم: «اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِیَعْبُدُواْ إِلَهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ اینان دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جاى خدا به الوهیت گرفتند با آنکه مامور نبودند جز اینکه خدایى یگانه را بپرستند که هیچ معبودى جز او نیست منزه است او از آنچه [با وى] شریک مى‏‌گردانند».

منبع:فارس

انتهای پیام/س