کرونا علاوه بر مرگ و میرهایی که به دنبال دارد، آسیب های دیگری هم دارد که از جمله آنها می توان به تخریب های روانی و اجتماعی که بر جای می گذارد، اشاره کرد.

به گزارش انعکاس بناب به نقل از خبرگزاری مهر،هر چند در کشور ما تحلیل جامع و کاملی از وضعیت پیامدهای اپیدمی کرونا که فراتر از بررسی شاخص‌های بهداشتی باشد و مثلاً به نقش نماگرهای کلیدی سلامت روانی و اجتماعی پرداخته باشد در دست نیست. اما همه می‌دانیم بیش از ۱۴ ماه است کرونا سراسر کشور را فرا گرفته و ارابه مرگ خود را در میان شهرها و روستاها با سرعت حرکت می‌دهد.

تاکنون نزدیک به ۶۷ هزار ایرانی در اثر این بیماری جان خود را از دست داده و بیش از ۲ میلیون نفر این بیماری را تجربه کرده‌اند. اما مسئله حائز اهمیت این است که برای جلوگیری از پیشرفت اپیدمی و پیشگیری از شیوع هرچه بیماری، مردم باید از یکدیگر فاصله گرفته و دور از همدیگر بمانند یا در خانه بمانند و تنهایی و انزوا را تجربه کنند؛ یعنی استرس‌های منفی متعددی را تجربه کنند که این شرایط، خود تهدیدی جدی برای سلامت روان افراد و خانواده ها و با توجه به جمعیت آسیب دیده چند میلیونی از اپیدمی، هشداری جدی برای مسئولین و برنامه ریزان کشور است. به خصوص که همه می‌دانیم عوامل خطر پنهان و پیدای آسیب‌های روانی و اجتماعی چقدر در هم تنیده و وابسته به هم هستند.

محمدرضا توکلی روانشناس، در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: در حالت معمول، حوادثی مانند از دست رفتن روابط نزدیک و سوگوار شدن، یک تجربه به شدت آسیب زا تلقی می‌شوند که می‌توانند پیش بینی کننده PTSD و افسردگی در آینده باشند ا

وی افزود: احتمال بروز افسردگی، اضطراب و ترس از بیماری در بازماندگان زیاد است. ارزیابی‌ها نشان می‌دهد، تمایل به مصرف مواد، الکل و سیگار در این افراد افزایش پیدا می‌کند و حتی خطر خودکشی هم در مورد آنان بالاتر از سایرین است. با این توصیف، افراد سوگوار تا مدت‌ها نیاز دارند که آشنایان و دوستان به آنها سر بزنند و از ایشان دلجویی کنند.

توکلی ادامه داد: اما در حالت اپیدمی شرایط کاملاً متفاوت است، از یک طرف فضای کلی جامعه، ناشی از همه گیری، اضطراب و ترس به همراه دارد که به ترس و اضطراب بازماندگان می‌افزاید و از طرفی شرایط خاص اپیدمی کووید ۱۹ ایجاب می‌کند که فرد در انزوا بماند و فرصت ارتباط و نزدیکی از طرف آشنایان و دوستان را از دست بدهد.

وی افزود: به دلیل این شرایط، به خصوص ضرورت رعایت محدودیت‌های ارتباط اجتماعی، گذراندن وقت با دوستان و مکالمه چهره به چهره با آشنایان، مشاوران و متخصصان غیرممکن است زیرا در بیشتر مناطق کشور قرنطینه عمومی یا نسبی برقرار است. هر چند بسیاری از خانواده‌ها حتی از توان و امکانات اولیه برای دریافت مشاوره و آموزش نیز برخوردار نیستند. پس دوره افسردگی و اضطراب ناشی از داغ دیدگی طولانی می‌شود که در صورت عدم توجه و دریافت کمک تخصصی، رفته رفته مزمن شده و با گذشت زمان علائم داغ دیدگی وسعت و شدت پیدا کرده و تداوم می‌یابند.

این روانشناس تاکید کرد: در این مرحله است که تجربه سوگ که می‌توانست با دریافت توجه، حمایت و کمک تخصصی لازم به خوبی مدیریت شود، به جهنم بی انتهای بیماری افسردگی منجر می‌شود.
حال فرض کنید بیمار از دست رفته، سرپرست خانواده بوده، یا بازمانده، اختلال روانی و بیماری مزمنی داشته باشد یا کودک و نوجوانی باشد که بی سرپرست مانده و…، پس شرایط فوق العاده بغرنج و پیچیده می‌شود و مشکلات متعدد روانی و اجتماعی خود را نشان می‌دهند.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه گروه بازماندگان، جمعیت قابل توجهی از کشور در گروه‌های مختلف سنی، جنسی، اجتماعی، اقتصادی، سالم یا بیمار و…، را شامل می‌شود لازم است عزم ملی در این راستا شکل بگیرد و تدبیری عملیاتی برای حمایت از این افراد اندیشیده شود. برای جبران این وضعیت، در مرحله اول، دولت باید وارد عمل شده و همان کاری را انجام دهد که در مورد خانواده‌های آسیب دیده از حوادثی مانند جنگ، سیل و زلزله صورت می‌گیرد.

توکلی گفت: پیشنهاد بعدی این است که سازمان‌ها و نهادهای مرتبط وارد عمل شوند، به صورت قانونمند و با فوریت، پس از شناسایی دقیق آسیب دیدگان روانی و اجتماعی ناشی از اپیدمی، میزان دقیق آسیب به خانواده‌ها و آسیب پذیری آنها در آینده، تعیین شده و با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی موجود خانوارها در استان، شهرستان، بخش و…، پس از تهیه یک بانک اطلاعاتی جامع و بروز رسانی منظم اطلاعات آن، وضعیت خانوارهای ایرانی از نظر میزان و شدت آسیب واردشده به خانوار و خطر بالقوه عوامل آسیب زای روانی و اجتماعی در خانواده، بر مبنای استانداردهای مربوطه، اولویت بندی (رنگ بندی) شود، تا بر این اساس، امکان ارائه خدمات و انجام اقدامات لازم، میسر شود.