شبکه های اجتماعی، بیش از آنکه مولد واقعیت های سیاسی مانند گرایش به یک جریان یا نارضایتی از یک جریان در کوتاه مدت باشند؛ به عنوان عنصر شتاب‌دهنده واقعیت‌ های میدانی مانند موفقیت یک جریان سیاسی یا عدم موفقیت یک دولت در بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی در بلند مدت هستند.

به گزارش انعکاس بناب، باید توجه داشت که رسانه ها نقش مهمی در برجسته سازی و اولویت دهی به موضوعات و تبدیل یک موضوع به خواست عمومی دارند؛ اما این نقش در یک بازه زمانی کوتاه مدت اتفاق نمی‌افتد.

به طور مثال در انتخابات سال ۹۲، وضعیت نابسامان اقتصادی این فرصت را در اختیار رسانه‌ها قرار دادند که از مدتی تقریباً یک سال پیش از انتخابات، رفع تحریم ها را به عنوان عامل و کلید اصلی مشکلات اقتصادی معرفی کرده و برجسته کنند.

در نتیجه ی این کاشت رسانه ای، گزینه ای در انتخابات می توانست موفق باشد که بر این موج سوار شده و خود را به عنوان کلید رفع تحریم معرفی کند. نقش رسانه عمومی و رسانه های اجتماعی در روزهای منتهی به انتخابات تنها تقویت نظریه “سازش و نگاه به خارج” و معرفی حسن روحانی به‌عنوان صاحب کلید رفع تحریم قابل بررسی است نه متحول کننده واقعیت انتخابات.

پس فضای مجازی توانایی خلق یک واقعیت سیاسی را ندارد و صرفاً آن را تشدید می‌کند و کارکرد تبلیغاتی فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بیش از آنکه ناشی از نوع و جنس شبکه باشد متاثر از شبکه واقعی اجتماعی است که شبکه‌های اجتماعی مجازی در جهت تشدید و تسریع گردش اطلاعات بر مبنای آن عمل می کنند.

کارکرد اصلی شبکه‌های اجتماعی اشراف اطلاعاتی است که در اختیار کسانی می گذارد که به داده‌های عظیم آن دسترسی دارند و این موضوع نقش مهمی در تنظیم اقدام ها با واقعیت های اجتماعی در انتخابات دارد.

گمان اینکه مسدود سازی یک شبکه اجتماعی ارتباطات شبکه ای را کاملا مختل می کند غلط است بلکه تنها سرعت انتشار را محدود می‌کند. شبکه سازی مجدد در زیرساخت های دیگر و موازی سریعاً انجام می‌شود.

 

انتهای پیام/ حسین میرزائی