وزارت خارجه آمریکا در حالی سپاه قدس را متهم به حمایت از تروریسم کرد که نیروهای ایرانی در برابر تکفیری‌ها به صف‌ شده‌اند و از نظر غربی‌ها گروه‌هایی مثل القاعده، النصره و داعش ثبات منطقه را برهم نزده‌اند و این حزب الله می‌باشد که موجب حاکم شدن ناامنی در سوریه و عراق شده است.

در گزارشی که آمریکا منتشر کرده نیروهای مردمی سوریه و عراق تروریست تلقی شده‌اند و اگر ایران می‌خواهد از رده اول کشورهای حامی تروریسم نزول کند باید دست خود را از روی گروه‌هایی مثل حزب الله لبنان، جهاد اسلامی فلسطین، حماس و سایر نیروهای جبهه مقاومت بردارد.

آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که با کاهش حمایت‌های نظامی و مستشاری ایران از جبهه مقاومت، گروه‌های تکفیری خواهند توانست دولت‌های حاکم بر کشورهایی همچون سوریه و عراق را سرنگون سازند و طرح تجزیه مد نظر غرب را به مرحله اجرا درآورند لذا با رسانه‌ای کردن چنین گزارشات از پیش ساخته‌ای درصدد مجبور کردن ایران به عقب نشینی سیاسی هستند.

این همان پروژه‌ای است که در زمان توسعه فناوری هسته‌ای نیز رخ داد و برخی از سیاستمداران با تاثیرپذیری از این حربه درپی مذاکره با آمریکا برآمدند تا به قول خودشان افکار عمومی جهان را آسوده کرده باشند.

نتیجه این اقدام سیاستمداران به یک خسارت محض مبدل گشت و از سویی دیگر تجربه‌ای تلخ برای دولتمردان ایرانی رقم خورد، اما آنچه که اکنون مقوله اثرگذاری است میزان گیرایی مسئولین دولتی از گزارشات آمریکایی و حرکت در امتداد اجرای برجام دو است.

مقایسه موضوع هسته‌ای با مبحث حمایت از جبهه مقاومت بیشتر شبیه قیاس مع الفارق است چراکه اولا دروغین بودن این ادعاها برای مردم ایران کاملا آشکار است و اختلاف نظر داخلی در این باره وجود ندارد؛ در ثانی حمایت از مظلومان و لزوم مبارزه با داعش در سوریه و عراق همواره مورد تاکید مسئولین عالی رتبه نظام بوده و کوتاه آمدن ایران از مواضع قبلی خود امری محال است.