سیاستمدار همیشه خندان ایرانی پشت تریبون مجلس میرود تا در برابر سوالات نمایندگان مجلس پاسخگو باشد لکن آن هنگامی که با استفسارات “چرا امیرعبداللهیان را کنار گذاشتید”، “رفع تحریمها به کجا رسید”، “چرا صنایع هستهای تعطیل و دانشمندان آواره شدند” و “پشت پردهی برجامهای ۲ و ۳ چیست” روبرو میشود با برآشفتگی در مجلس فریاد میزند: «اجازه نخواهم […]
سیاستمدار همیشه خندان ایرانی پشت تریبون مجلس میرود تا در برابر سوالات نمایندگان مجلس پاسخگو باشد لکن آن هنگامی که با استفسارات “چرا امیرعبداللهیان را کنار گذاشتید”، “رفع تحریمها به کجا رسید”، “چرا صنایع هستهای تعطیل و دانشمندان آواره شدند” و “پشت پردهی برجامهای ۲ و ۳ چیست” روبرو میشود با برآشفتگی در مجلس فریاد میزند: «اجازه نخواهم داد هیچ یک از همکارانم در صحن مجلس مورد سؤال قرار گیرند»
در اینکه این جملهی ظریف مغایر قانون اساسی است و نمایندگان را امرونهی میکند هیچ شکی نیست اما چه عواملی موجب میشود یک وزیر خارجهای که با ۱+۵ ساعتها مذاکره کرده اما اینگونه از کوره در نرفته است، اینبار به نمایندهی سوال کننده چشم غضب بگیرد و به جای رد اتهامات وارده با ارائهی دلیل و منطق، شعار حماسی سر دهد؟
چنانچه نگاهی جناحی به موضوع داشته باشیم شاید مسایل امنیتی و جریان تغییر در اصول سیاست خارجه در حاشیه بماند، بنابراین بهترین راهکار واگذاری امر قضاوت به مردم و سنجش میزان ولایتمداری دیپلماتهای کشورمان است.
سرشناسترین دیپلمات سپهر سیاسی ایران پیشبرد برنامهها را بر اساس اصول نظام میداند و اعتقاد دارد هیچگونه تغییری در سیاست خارجه ایران به وقوع نپیوسته است؛ اگر بنا باشد آنطور که مسئولین میگویند به قضیه بنگریم باید امیرعبداللهیان باتوجه به عملکرد مثبتی که در عرصهی تقویت جبهه مقاومت داشت، در جای خود باقی میماند لکن ظریف بدون اینکه توضیحات قانعکنندهای را به منصهی ظهور بگذارد او را از از بدنه وزارت امور خارجه کنار گذاشت؛ دلیل این اقدام وزیر امور خارجه چه چیزی است که از به زبان آوردن آن هم هراس دارد؟
اصول انقلاب، آمریکا را دشمن درجه یک میداند چراکه نظام آنان بر پایهی زورگویی و برتری بر سایر کشورها برچیده شده و از آنجایی که با اساس نظام ایران مشکل دارند، در صورت کوچکترین انفعالات دیپلماتهای ایرانی، خوی استکباری خود را به نمایش میگذارند و برای نابودی انقلاب و جلوگیری از فراگیر شدن آن، سالانه میلیاردها دلار هزینه میکنند. حال چگونه ظریف مذاکره با ۱+۵ را تبدیل به مذاکرات دو جانبهی ایران و آمریکا میکند؟ نتیجهی ارتباط با آمریکا تاکنون چه بوده است و منافع حاصل از آن برای ایرانیها چیست؟
اگر اصول سیاست خارجه در حال تغییر نیست، چرا باید قراردادهایی مثل FATF به امضاء برسد تا حزبالله و حماس تروریست شناخته شود و داعشیها راحتتر بتوانند مسلمانان سایر کشورها را به خاکوخون بکشند؟
در کدام بخش از اصول سیاست خارجه کشور گزینهی یاریرسانی به دشمنانی که نمیخواهند سر به تن ایرانی جماعت باشد درج شده است؟ آیا قرار است ما منابع داخلی را با خرید هواپیما و واردات در اختیار غربیهایی قرار دهیم که به اذعان روحانی نقشهی حمله به ایران را ترسیم میکردند و تنها در ساعت آن اختلاف داشتند؟
آن سیاستمداری که نابودی تاسیسات هستهای کشور را وابسته به فشار یک دکمهی آمریکایی میداند با تکیه بر کدام اصول ایران را در موضع ضعف قرار میدهد و چند روز بعد به صورت کاملاً اتفاقی با اوباما روبرو میشود تا دست بدهد و بگوید: «ظریف هستم از ایران!»
ظریف تاکنون چند بار به سوریه، عراق و لبنان سفر داشته است تا قلباً رضایت خود از پشتیبانی گروههای مقاومت را نشان داده باشد؟ تعداد سفرهای وزیر امور خارجه به کشورهای آمریکایی، اروپایی بیشتر بوده است یا مناطق زیر بمباران؟
اینها تنها بخشی از سوالاتی است که تاکنون ظریف از پاسخگویی به آنها طفره رفته و با فریاد متن قضیه را به حاشیه تبدیل کرده است؛ دقیقاً از جنس همان شیونهایی که از نظر مسعود پزشکیان برای پاک کردن صورت مسئله است و با فریاد نمیتوان مملکت را اداره کرد.
منبع:آناج
انتهای پیام/س
Monday, 20 May , 2024