به گزارش انعکاس بناب، مرتضی رحیمپور در ۲۵ فروردین ۱۳۷۹ در شهرستان بناب چشم به جهان گشود و در ششسالگی تحصیلات را شروع کرد. او از همان کودکی به حفظ اشعار گوناگون علاقه فراوان داشت. در تحصیلات راهنمایی با کمک دبیران ادبیاتش حس شعری خود را به کاغذ منتقل کرد و اولین اشعارش را سرود […]
به گزارش انعکاس بناب، مرتضی رحیمپور در ۲۵ فروردین ۱۳۷۹ در شهرستان بناب چشم به جهان گشود و در ششسالگی تحصیلات را شروع کرد. او از همان کودکی به حفظ اشعار گوناگون علاقه فراوان داشت. در تحصیلات راهنمایی با کمک دبیران ادبیاتش حس شعری خود را به کاغذ منتقل کرد و اولین اشعارش را سرود و باگذشت زمان با چشم گشودن در جامعه شعری شهر در این عرصه به تجربهاش افزود و با استادانی گرانبها دیدار کرد که (کریمی مراغهای، ثالث بنابی، یالچین سهند و بهرام سورگون) از جمله استادان وی بودند. مرتضی با همین روند پیش رفته و مینوشت تا در سال ۹۵ با کمک بهرام سورگون کتابش را در زمینهٔ روستای پدریاش با عنوان احمدآباد منظومه سی به چاپ رساند. او با همین ذوق و شوقی که دارد بازهم فکر آفرینش و خلق آثار مهم و گرانبها را در سر دارد.
در ادامه گفتگوی تفصیلی انعکاس بناب با این جوان خوش ذوق را می خوانید:
انعکاس بناب: چطور شد که به شعر علاقهمند شدید؟
بنده از همان کودکی نسبت به شعر و شاعری علاقه زیادی داشتم و آثار و اشعار شاعران بسیاری را دنبال میکردم، حتی به حفظ بیشتر شعرهای معروف و طنز علاقه داشتم و در جمع میخواندم، بعدها حس شعر را در ۱۳ سالگی در خود کشف کردم و کارم را با سرودن اشعاری ابتدایی و غزل گونهشروع کردم.
انعکاس بناب: در آن سالها دبیران ادبیات مدرسه شما چه کسانی بودند؟
آقای خادمی معلم ادبیات ما در مدرسه راهنمایی باقر صدر، تلاش بسیاری در پیشرفته بنده کرد و سبک و قالبهای شعری را با اشتیاقی که انگار پدر به فرزندش داشت به من یاد میداد و با این اقدامات ایشان شاهد پیشرفت چشمگیری در قدرت قلم بنده شد.
انعکاس بناب: یکی از آن خاطرات را برای خوانندگان انعکاس بناب بازگو نمایید؟
یکی از خاطرات شیرین من از کلاس ادبیات راهنماییمان : روزی من یک شعری نوشتم و ذوقزده این را نشان آقای خادمی دادم ایشانم گفتن که جلوی تخت سیاه به دوستانت بخوان. منم اولین تجربهام بود که شعری رو به یک جمع میخوانم، خلاصه شعر رو خواندیم و بعدها آن شعر با جایزه مدیر مدرسهمان هم همراه شد، شعرخوانیم تو آن روز و جایزه مدیرمان برام خاطره شیرینی بود.
انعکاس بناب: شما بیشتر در چه قالبهایی شعر میگویید و چرا؟
بنده از همان ابتدا به قالب شعری غزل علاقه داشتم و بیشتر اشعارم هم در این قالب هستند. حالا انتخاب این قالب هم برمیگردد به موضوع غزل که بیشتر احساسی و عاشقانه هست…. من با غزل میتوانم دردهای خودم و جامعهام و … را بیان کنم و بیشتر وقتها با نوشتن غزل میتوانم نفس عمیقی بکشم و فکر میکنم که همهی حرفهای دلم را خالی کردهام … همچنین در قالبهای ترکی ( بئشلیک . قوشما ) و قالبهای مستزاد و مثنوی نیز اشعاری در دفترهای شعریم یافت میشود…
انعکاس بناب: از بین شعرای قدیم بیشتر به کدامیک علاقه دارید؟
از بین شعرای قدیم؟ به شهریار علاقه و عشق فراوانی دارم ولی شهریار شاعر قرن خودمان هست. بعد آن از حافظ و غزلهای گرانبها و بیهمتا و آسمانیاش. بسیاری از شاعرهای امروزی با علم چندان و تجربه چندانی که دارند بازهم مهارت سرودن غزلهای نیشدار و عرفانی و پرمعنای حافظ را ندارند. یک شاعری که حکم نبویت را در عصر خویش داشت… تعجب نکنید. چون همه شاعرها با الهامی که از سوی خدا و آن استعداد خدادادی که دارند پیامبر مبدل میشوند و حافظ را تاج پیامبران شعر میتوانیم بخوانیم و بدانیم…
انعکاس بناب: از شاعران جدید کدامیک شمارا به وجد میآورد؟
از شاعران در قید حیاط و جدید و امروزی علاقه شدیدی به نادر الهی دارم. و بامطالعه کتابی که تازه به چاپ رسانده ( بو قفس ده اوچدو بلکه ) قدرت را در شاعری حس کردم … و بیدریغ اوست امپراتور شعر ترکی و اشعار احساسی و ناب خیال انگیزش قدرت کامل و بیمانند شعریاش را به رخ میکشد . من شیفته شعرهای عمیق او شدم و به وجدم میآورد…
انعکاس بناب: بهعنوان جوانترین شاعر شهر بگویید آیا فضا برای فعالیت ادبی و شاعران جوان در شهرستان فراهم است؟
من در سه سالی که درگیر امور ادبی شهر شدم یک بلاتکلیفی در ادبیات و عرصه شعر بناب مشاهده میکنم . در هر شهری باید انجمن ادبی و کانون گرمی برای مجمع ادیبان شهر باشد. ولی در بناب ما دوگانگی ادبی شکلگرفته و در یکطرف پیرهای پرادعا و در طرف دیگر جوانان بلاتکلیف، در انجمنی که در شهر برگزار میشود فقط پیرها حضور دارند و جوانانی که حضورشان لازم است در آن نیستند و این بلاتکلیفی باید حل شود. باید راهحلی پیدا شود تا شهر در عرصه ادبیات بتواند پیشرفتهای چشمگیری داشته باشد. ما نیاز داریم، ما جوانان و نوجوانانی که تازه قدم به این راه قدم گذاشتهایم نیاز داریم و باید به نهال احساس ما آب دهند، و این آب با بلاتکلیفی ادبی قطعشده است، شهر ما به انقلابی نزدیک است و در حال رخ دادن، و از مسئولان این موضوع نیز انتظار داریم که این بلاتکلیفی را به پایان رسانند.
انعکاس بناب: وضعیت انجمنهای ادبی در شهرستان چگونه است. چرا دیگر این انجمنهای ادبی آن رونق گذشته را ندارند؟
همانطور که عرض کردم انجمن شهر در فقدان جوانان تحصیلکردهی این رشته به سر میبرد، ما در شهر اساتید نامی خوبی داریم که بهره بردن از آنها برایمان در انجمنها نیاز است. انجمن ادبی بناب که فعلاً در کتابخانه عموی شهریار دوشنبهها برگزار میشود بیشتر اعضایش غیربومی و از شهرهای دیگرند ولی میتوانیم از جوانان بومی مثل ( بهرام سورگون. یالچین سهند. سجاد نیکزاد) در انجمن داشته باشیم، تو هر جمعی حضور جوان شور و ذوق آن جمع را نیز بیشتر خواهد کرد.
انعکاس بناب: رابطه شاعران جوان شهرستان با انجمن شاعران استانی چگونه است؟
در بیشتر انجمنهای ادبی کشور از شاعران و اساتید شهرهای دیگر رابطه خوبی هست و گاه دعوتها و رفتوآمد میان انجمن دو شهر رخ میدهد، ولی در انجمن شهر ما چنین کاری بهسختی رخ میدهد و بهگونهای میتوان گفت که انجمن شهر ما فعلاً در حالت راکد قرار دارد.
انعکاس بناب: چرا رابطه ضعیفی بین شاعران شهرستانهای استان با مرکز استان وجود دارد و بهنوعی شاید بتوان گفت که کار و ارزش شاعران شهرستانهای استان کمتر دیده میشود؟
شاعران شهرستانها با ضعیفی امکانات روبرویند. بیشتر امکانات در مرکز استانها قرار دارد کلی عرض. وقتی یک مسابقه مهم شعر پیش میآید در مرکز استانها رخ میدهد و این به این معناست که مرکزیت ادبی در این شهر هست . و حتی بیشتر اساتید برای برخورداری از بیشتر امکانات به مرکز استانها میروند یا در مرکز استانها هستند، بهاینترتیب شاعران جوان نیز زیر قلم این استادان همشهری تجربه کسب میکنند و بارور میشوند . بیشتر تفاوت در این بود.
انعکاس بناب: به نظر شما، تلاش شاعران جوان بیشتر متوجه ماندگار شدن شعر است یا تجربه کردن فضاهای نو؟
به نظر بنده شاعران جوان و تازه که پا به عرصه گذاشتند فقط و فقط برای ماندگاری و ثبت اثر و ایدههایشاناند، شعر و شاعری حسی است خدادادی و نصیب اندک انسانها میشود . و استعداد میخواهد… و جوانانی که با شور و ذوق پا به میدان شعری یک جامعه گذاشتند بیدریغ امور دیگری نیز دارند که باید به آن رسیدگی کنند ولی شعر را سرلوحه زندگی و کار قرار میدهند. پس اینها بههیچوجه برای تنوع به این کار دست نزده بلکه آمدهاند تا عواطف و احساسات خود را خالی کنند توأم با ثبت یک یا چندین اثر.
انعکاس بناب: برخی شاعران جوان را در شعر به فقر مطالعاتی و عدم وجود منابع مطالعاتی و حتی عدم آگاهی از آنها متهم میکنند، نظر شما دراینباره چیست؟
ازنظر بنده شاید شاعران جوان تجربه کمتری دارند… ولی مطالعات پر شوقی در رابطه با این موضوع دارند و بیشتر از افراد مسنتر مشتاقاند . بنده شخصاً کتاب برای مطالعه شعریام میتواند از کتب شاعران قدرتمندی باشد که بهمحض اتمام کتاب یکی دیگر را تهیه میکنم تا مطالعهام وقفه نداشته باشد و این مطالعههایم در رابطه با آثار قدرتمند پیشینیان به لحن بیان و قدرت قلمم هم افزوده است و نوعی افکار نو به ذهنم آمده است.
انعکاس بناب: کدام اصل، یا کدام ارزش اخلاقی است که در زندگی فردی و جمعی شما نقش برجستهای دارد؟
در زندگیام خیلیها برای تعالی من تلاش کردند. دستم را گرفتند و مرا به بلنداها بردند، حمایتهای مالی و حمایتهای روحی و تشویقهای برخیها، دوستشان دارم آنهایی را که مرا یک نهال تازه کاشته شده دانستند و آب دادند و آب دادند و احساساتم را تحریک کردند به بارور شدند.
من برای رسیدن به قلهها و برای رسیدن به اهدافم بازهم نیاز دارم . بعضیها بهجای دستگیری از پای میکشند و نمیگذارند . و بعضیها از خودشان بیشتر به من اهمیت میدهند، من دارم احساسات و افکارم را با آن بعضیها پرورش میدهم، مانند یک کودک که روزبهروز بزرگتر میشود. و امید دارم این احساساتم در آیندههای نهچندان دور بتواند نقشهای ادبی جامعهام را ایفا کند، من در حال ترفیع ام و به بعضیها نیاز دارم، شاید یکی از آن بعضیها هم خودم باشم.
انعکاس بناب : با توجه به اینکه اولین کتاب شما اخیراً به چاپ رسید بگویید که چه انگیزهای باعث تحرک شما برای به چاپ رساندن این کتاب و حتی نوشتن این اثر شد؟
بنده با مطالعه عمیق و درونی منظومهی حیدر بابایه سلام استاد شهریار افکار جدیدی به ذهنم رسید… هی با خود میگفتم که چرا روستای پدری من یک منظومهای ندارد که به سر زبانها بیفتد؟ چرا منظومهای به روستای پدریم ننویسم؟ استعداد دارم و از دستم برمیآید، این افکار شب و روز من بود تا اینکه شروع کردم به نظم کشیدن احساسات و خاطرات و جداییهایم از این روستا و چندین ماه نوشتم، و هرچقدر هم مینوشتم باز احساساتم میگفت و قلمم مینوشت و انگار پایانی نداشت:
( نقدر شعری یازیم چکیم اوزونا
قافیه ده باخیم آغا _ بوزونا
شعریم بنزر عاشیق لارین سازینا
نقدر سازین چالیر یئنه دوز گلیر
نقدر سوزون دئیر یئنه سوز گلیر)
پس از پایان این منظومه که ۷۰ بند شده بود فکر چاپ را داشتم که بعضیها این عمل من را بهگونهای گستاخی فرض کردند و گفتند برای چاپ کردن کتاب زود بود و باید پختهتر میشدی ولی من افکار خود و هدف خود را داشتم .
من غیرازاین منظومه اشعار گوناگون بسیاری را داشتم که میتوانستم آنها را به چاپ برسانم ولی با تعصبی که به روستای پدری خود داشتم خواستم که اولین اثرم و اولین تألیفم با این مضمون آغاز شود …
و سرانجام در اسفند ۹۵ کتابم چاپ و منتشر شد.
انعکاس بناب : در به چاپ رسیدن کتاب شما چه کسانی کمک و حمایت کردند و تأثیر مسئولان در چاپ این کتاب چگونه بود ؟
هر نویسنده و شاعری بعضی اشکالات در اشعار و آثار خود را دارد. چه جزئی و چه عمیق و درونی. و برای رفع این اشکالات قبل از چاپ باید اقدام شود، که انجمنهای ادبی برای رفع این اشکالات بهترین جمعاند و با توجه به بلاتکلیفی انجمن شهر ما که عرض کردم این اشکالات جزئی اثر من در انتشارات رفع شد، حامیان من در این مسیر خانوادهام و پدر دلسوزم که واقعاً دستم را گرفت و تلاش فراوانی کرد، ولی از مسئولان هیچ حمایتی ندیدم و هیچگونه کمکی نکردند. فقط نظر آنها و بازتابشان نسبت به کتابم پس از چاپ و انتشار بود، که این رفتار مسئولین تنها برای اثر من نبود بلکه برای تمامی مؤلفین این رفتار را دارند و انتظارها برآورد نمیشود.
انعکاس بناب : با عرض تبریک برای به چاپ رسیدن کتابتان بگویید که در آیندههای نزدیک کتابهای دیگری هم کتابت میکنید؟
در رابطه با چاپ کتابهای دیگر و آثار دیگر میتوانم بگویم که این استارت جدی که زدیم شروعی برای آثار قدرتمند دیگر و کتابهای گوناگون دیگر خواهد بود، بازهم خواهم نوشت و ادامه خواهم داد و پیش خواهم رفت تا راه تجلی را بپیمایم و در ظهور فرهنگی نو و انقلاب ادبی نو سهیم باشم و ماندگار باشم. همهی آرزویم و آرزوی هر نویسندهای این است که در مدنیت و تاریخ یک کشور باقی بماند و همیشه اسمش سر زبانها باشد و برای این باقی ماندن تلاش و زحمت فراوان است، ما همه همصداییم تا بنابمان و آذربایجانمان و درنهایت میهن عزیزمان به قدرت خود در عرصه ادبیات ادامه داده و بازهم حرف اول را بزند و سعدیها و حافظها و شهریارها را در آغوش این شهر و مرز و بوم بپرورانیم.
انتهای پیام/ش
Tuesday, 21 May , 2024