خادمان مخلص نیازی به دیده شدن ندارند

شب قدر بود بی خبر برای شب زنده داری به مصلی بناب آمد، در حال راز و نیاز با خدا بود رفتم روبرویش عکس بگیرم؛ صدایم کرد گفت می خواهم با خودم باشم و با خدا خلوت کنم از من عکس نگیر لطفا

روحت شاد