اين روزها بحث لايحه الحاق ايران به كنوانسيون مبارزه با تامين مالي تروريسم پس از اينكه ماه ها مسكوت مانده بود در صدر خبرهاي مطبوعات داخلي و برخي از مطبوعات فارسی زبان خارج از كشور قرار گرفت.

اینکه در شش ماه گذشته بررسی این لایحه بیش از هر طرح دیگری در مجلس زمان برده است حاکی از اهمیت و حساس بودن آن است، کما اینکه مجلس شورای اسلامی تصمیم گیرنده صرف نیست بلکه نظرات مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان نیز شرط است. در اهمیت این لایحه همین بس که حتی اگر شورای عالی امنیت ملی نیز به این بحث ورود کند نباید تعجب کرد. پس، موضوع، صرفاً پرو کردن یک لباس نیست. اصرار بر کم و کسری های ”فالرمو“(FATF و پالرمو) و اینکه در پروسه عمل! همه این مشکلات حل خواهد شد! پالس های غلطی است که برخی میخواهند آنرا بر سر زبانها بیندازند.
بحث و جدل های مربوط به ”فالرمو“ بی اختیار مرا یاد آن خیاطی می اندازد که کت و شلوار دوخته شده را سایز همه کس می کند. در دوران نوجوانی، خیاطی در شهرمان بود که همیشه کت و شلوار عیدمان را می دوخت. هر بار که هنگام پرو لباس میگفتم اینجا کمی تنگ است میگفت مرحله پرو است، بعد از دوخت درست می شود. دوخت لباس تمام می شد و می دیدم که همان جایی که ایراد گرفته بودم باز هم تنگ است. وقتی با خیلی این پا و اون پا کردن موضوع تنگ بودن لباس را می گفتم، با خنده می گفت: اشکالی ندارد، یک مقدار که بپوشی جا باز می کند!
حکایت FATF و پالرمو هم دارد مصداق همان گفته های خیاط را پیدا می کند. مجلس می بْرد و می دوزد، مجمع تشخیص مصلحت و شورای نگهبان آنرا تصحیح می کند، دوباره مجلس آنرا بازبینی و به مجمع و شورا ارسال می کند. نهایتاً، دیگر هیچ جایی برای درست کردن آن باقی نمی ماند، اما مجلس هر بار روی تطابق آن با قانون اساسی و منافع نظام تاکید می کند و تلاش می کند که نهایتاً مجمع و شورای نگهبان را وادار کند که بگویند:”اشکالی ندارد، این لایحه را که امضاء کنیم خودش درست می شود“!
وقتی لایحه ای بیش از هر موضوع دیگر در مجلس شورای اسلامی زمان می برد نشان از حساسیت و اهمیت آن دارد لذا نباید به سادگی از آن گذشت؛ مضافاً بر این که دولت دوازدهم، تجربه امضاء توافقنامه برجام را نیز در کارنامه اش دارد.
موارد نگران کننده ای در این لایحه وجود دارد. سئوالاتی وجود دارد که بنظر می رسد بدون بررسی سیاسی و تخصصی نمی شود به آنها پاسخ داد؛ مصداق تروریسم را چه کسی تعیین می کند؟ چرا باید سیاهه حساب ها و اسرار منابع مالی مان را در معرض دید و نمایش دشمنان نظام قرار دهیم؟ بعد هم، چه تضمینی دارد که بعد از شفاف سازی جمهوری اسلامی، یکی مانند ترامپ پیدا شود و زیر تمامی تعهدات بزند؟
نقطه ای که جای تأمل دارد اینجاست که در خرداد ماه امسال، مجلس پیشنهادی از سوی نمایندگان دریافت کرد که این لایحه بمدت دو ماه مسکوت بماند تا فرصتی برای مذاکره با اروپا و طرف حساب های بین المللی در اختیار آنان قرار بگیرد اما به این واقعیت نیز باید اشاره کرد که اکنون ما در مذاکره با اروپائیان در چه نقطه ای هستیم؟ آیا به نتایج روشنی دست یافته ایم؟
تعلل کشورهای اروپایی همچنان ادامه دارد و با رندی تمام، ارائه بسته تشویقی به جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰ آبان ـ یعنی سه روز مانده به شروع دور دوم تحریم ها امریکا علیه ایران! ـ موکول کرده اند. این در حالی است که تاکنون جزئیات این بسته هنوز ارائه و مورد بررسی قرار نگرفته است.
قطعاً که ضرر های FATF از برجام، اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. برجام، راه فنا شدن اقتصادمان را هموار کرد اما FATF امنیت و نظام را برباد خواهد داد. لذا بجاست که این حقیقت را یادآور شویم که در این مهم، نظر مجمع تشخیص، شورای نگهبان و مقام معظم رهبری فصل الخطاب است.

نگارنده: علی افشار